به گزارش مشرق، «سیدرحیم نعمتی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، سفر ملک سلمان به روسیه را یک «سفر تاریخی» توصیف کرده است. او درست میگوید چرا که در طول ۹دهه از روابط دو کشور، تاکنون نشده پادشاه آلسعود در مسکو، پایتخت روسیه، قدم بزند و حالا ملک سلمان این سنت دیرینه خاندان خود را شکسته است. هرچند که او حدود ۹ سال قبل هم به روسیه رفته بود اما آن موقع یک شاهزاده آلسعود بیشتر نبود و حالا که به مسکو رفته مقام پادشاهی این خاندان را دارد. همین نکته باعث میشود ادعای پوتین مصداقی داشته باشد، جدای از اینکه رئیسجمهور روسیه انتظار دارد این سفر نقطه عطفی در روابط دو کشور آن هم در زمینههای مختلف سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی باشد.
روسیه در آستانه این سفر اعلام کرده که بیش از ۳۰۰ هزار بشکه نفت از تولید خود کاسته تا پیشدرآمدی برای این نقطه عطف باشد و امضای توافقنامههایی بین دو طرف هم وقوع چنین اتفاقی را تأیید میکند.
همکاری نفتی دو کشور در کاستن میزان تولید نفت خود برای کنترل قیمت آن در یک سال گذشته به بازار سر و سامانی داده و دست کم یکی از موانع سقوط بیشتر نفت بود. این همکاری نشان داد که دو کشور برخلاف سالهای گذشته میتوانند همکاری مثبتی با یکدیگر داشته باشند و با این تجربه بوده که ادامه همکاری در زمینه انرژی یکی از محورهای دیدار ملک سلمان با پوتین شد. ملک سلمان بعد از دیدار با پوتین و در مصاحبه مطبوعاتی مشترک مهر تأییدی بر این موضوع زد و از «ادامه همکاری مثبت بین دو کشور برای دستیابی به ثبات در بازار نفت جهت رشد اقتصاد جهانی» گفت.
ساخت کارخانه جنگافزارسازی و مهمات کلاشنیکوف، ایجاد صندوق سرمایهگذاری به میزان یک میلیارد دلار برای طرحهای اقتصادی روسیه، امضای توافقنامه اولیه برای خرید اس ۴۰۰ و امضای سند همکاری در جهت همکاریهای فضایی از جمله دیگر موضوعات مورد توافق بین دو طرف در این سفر بوده است و باید انتظار داشت که دامنه دستاوردهای سفر ملک سلمان به مسکو بیشتر از این باشد تا مصادیق ادعای پوتین بیشتر از چند سند همکاری و امضای چند توافقنامه باشد. تمام این دستاوردهای اقتصادی - نظامی برای مسکو نمیتواند به اندازه دستاورد سیاسی باشد که پوتین از این سفر کسب میکند چرا که ملک سلمان با رفتن به مسکو جایگاه ویژه روسیه در منطقه را تأیید کرده که حالا میخواهد خود را با این جایگاه تطبیق بدهد.
ملک سلمان برای دادن تمام امتیازات اقتصادی به پوتین و تأیید جایگاه ویژه او در منطقه خواستهای هم داشت و آن درخواست همکاری طرف روس برای فشار بر ایران بود تا به ادعای او «از مداخله در امور داخلی کشورهای عربی دست بردارد.» این ادعای معمول مقامات سعودی در این سالها شده که از هر فرصتی چه مصاحبه با خبرنگاران و چه پشت تریبونهای رسمی برای بیان آن استفاده میکنند.
ملک سلمان هم در کنار پوتین فرصت را غنیمت شمرد تا این خواسته را تکرار کند اما متوجه نبود که موضوع ایران برای پوتین غیرقابل معامله است. اگر او سفر بنیامین نتانیاهو را در حدود یک ماه قبل به یاد داشت میدانست که نباید این خواسته را به زبان بیاورد چون نخستوزیر رژیم صهیونیستی در آن سفر این خواسته را از پوتین داشت اما با جواب سرد او روبهرو شد و سرخورده به سرزمین اشغالی برگشت.
عادل الجبیر، وزیر خارجه آلسعود، که در مقایسه با شاه خود هوش و حواس بهتری دارد، متوجه این موضوع بود و به همین جهت هم در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با همتای روس خود، سرگئی لاوروف، حرفی نزد. او که دو هفته قبل و در مجمع عمومی سازمان ملل هفت دقیقه وقت برای سخنرانی داشت و از همین مقدار کم هم برای تکرار ادعای خود علیه ایران استفاده کرد، در این کنفرانس مطبوعاتی احتیاط به خرج داد چون میدانست که ادعای او خریداری در میان طرف روس او ندارد.
ملک سلمان برخلاف وزیر خارجهاش این قدر هوش و حواس نداشت و خواستهاش را گفت اما متوجه نبود که روسیه تنها با همکاری ایران است که میتواند جایگاه فعلی خود را در منطقه حفظ کند و به همین جهت هم حاضر نمیشود در ازای چند دلار سعودی این همکاری را کنار بگذارد.
در واقع، سعودیها از زمان شاه قبل برای این معامله تلاش میکردند و برای انجام آن چندین و چند سفر به مسکو هم داشتند و ملک سلمان هم بر این سیاق به مسکو رفته بود اما اگر حافظهاش کار میکرد، میتوانست ناکامیهای قبل را به یاد بیاورد تا بداند که روی موضوع غیرقابل معامله اصراری نداشته باشد.